زندگینامه

شیخ مشرف الدین سعدی شیرازی

شیخ مشرف‌الدین‌ ابن‌ مصلح‌ بن‌ عبدالله شیرازی‌ موسوم‌ به‌ شیخ‌ سعدی‌ از بزرگ‌ترین‌ ستارگان‌ و برجستگان‌ درجه‌ اول‌ آسمان‌ ادب‌ ایران‌ زمین‌ است‌ که‌ با تسلط وصف‌ ناپذیر خود بزرگترین‌ شاهکارهای‌ ادبی‌ ایران‌ را در سرتاسر تاریخ‌ ادبی‌ این‌ کشور خلق‌ نموده‌ است. در سال تولد و مرگ سعدی اختلاف نظرهای بسیاری بین تذکره نویسان وجود دارد اما بنا بر صحیح تر این روایات، سعدی در سال 606 هجری قمری در شیراز دیده به جهان گشوده است. وی‌ در خانواده‌ای‌ اهل‌ علم‌ و ادب‌ رشد و پرورش یافت و از اوان‌ کودکی‌ تحت‌ نظارت‌ دقیق‌ پدرش‌ به‌ آموختن‌ علوم‌ و معارف‌ روزگار خویش‌ همت گماشت.‌ محبت‌ و ارشاد خردمندانه‌ پدر در سال‌های‌ کودکی‌ مشوق‌ این‌ کودک‌ خردسال‌و سرشار از هوش‌ و استعداد بود. وی‌ در مدتی‌ کوتاه‌ به‌ اطلاعات‌ وافری‌ در باب‌ تاریخ‌ و ادبیات‌ ایران‌ دست‌ یافت.


سعدی در 12 سالگی از نعمت وجود پدر بی بهره ماند و از آن پس تحت حمایت مادر به تحصیلات خود ادامه داد. وی در سال‌ 621 هجری قمری رهسپار بغداد که‌ مرکز علمی‌ و ادبی‌ بزرگ‌ آن‌ روز جهان‌ اسلام‌ بود گشت‌ و در مدرسه‌ معروف‌ نظامیه‌ بغداد و دیگر محافل‌ علمی‌ آن‌ شهر مشغول‌ به‌ تحصیل‌ گردید. این‌ دوران‌ مواجه‌ بود با هجوم‌ وحشیانه‌ مغولان‌ به‌ ایران‌ و پایمال‌ گشتن‌ ایالات‌ مختلف‌ ایران‌ در زیر سم‌ اسب‌های‌ این‌ قوم‌ وحشی‌ و درنده‌ خو . زادگاه‌ سعدی‌ اگرچه ‌با کیاست و خردمندی اتابکان فارس از تهاجمات‌ مغولان‌ مصون‌ ماند ولی‌ این سرزمین گرفتار کشمکش‌های‌ سختی‌ بین‌ احفاد ‌خوارزمشاهیان و اتابکان‌ بود و آرامش‌ و امنیتی‌ که‌ انتظار می رفت کمتر دیده می شد. سعدی‌ که‌ در این‌ ایام‌ به‌ خوشه‌ چینی‌ از محضر دو تن‌ از بزرگترین‌ مشایخ‌ بزرگ‌ صوفیه‌ آن‌ روزگار ابوالفرج‌ بن‌ جوزی‌ و ‌شیخ‌ شهاب‌ الدین‌ سهروردی ( صاحب کتاب عوارف المعارف) مشغول‌ بود همزمان‌ با این‌ اوضاع‌ و احوال‌ دل‌ از زادگاه‌ زیبای‌ خود برکشید و به‌ پیروی‌ از روح‌ بی‌آرام‌ و بی قرار خود به‌ شوق‌ جهانگردی‌ عازم‌ سفری‌ دور و دراز گشت‌ که‌ سال ها به‌ طول‌ انجامید.

سعدی به مدت 12 سال در نظامیه بغداد علوم دینی و ادبی را آموخت. بعد از اتمام دوران تحصیل در بغداد، اولین سفر طولانی خود را آغاز کرد. در این سفر چنانکه از نوشته های او و برخی از تذکره های معروف بر می آید بعد از زیارت خانه خدا از سرزمین ها و بلاد مختلف غرب ایران دیدن کرد. وی در این سفر، شام، حلب، سرزمین های قدس، مصر و شمال افریقا و بخش هایی از اروپا را مورد سیاحت قرار داد.

سعدی‌ پس‌ از این‌ مسافرت‌ طولانی‌ و در حالی‌ که‌ از جوانی‌ خام‌ و بی‌تجربه‌ به‌ پیری‌ دنیا دیده‌ و شیخی‌ اخلاق‌گرا با کوله‌باری‌ از تجارب‌ معنوی‌ و افکار ورزیده‌ بدل‌ گشته‌ بود به‌ شیراز بازگشت‌. این‌ زمان‌ که‌ حدود سال‌ 655 ه.ق‌ بوده‌ است‌ مقارن‌ بود با ایام‌ حکومت‌ اتابک‌ ابوبکر بن‌ سعد بن‌ زنگی‌ سلغری‌ 623 ـ 668 ه.ق‌ که درسایه‌ عدل‌ و رأفت‌ این امیر اندیشمند آرامش‌ و امنیت‌ کاملی‌ را در ایالت‌ فارس‌ حکمفرما‌ بود. سعدی‌ پس‌ از ورود به‌ شیراز مورد عنایت‌ اتابک‌ ابوبکر قرارگرفت‌ و در شمار نزدیکان‌ وی‌ درآمد. ولی‌ نه‌ به‌ عنوان‌ شاعری‌ ممدوح‌ و درباری‌ بلکه‌ به‌ عنوان‌ مشاوری‌ فرزانه‌ و دانشمندی‌ جهان‌ دیده‌ و قطب‌ صوفیان‌ که‌ با شهامتی‌ شگفت‌ امیر و سایر بزرگان‌ را به‌ عدل‌ و نیکوکاری‌ می‌خواند و با اندرزهای‌ خردمندانه‌ خود سپری‌ شدن‌ روزگار و گذشتن‌ جاه‌ و جلال‌ و تغییر احوال‌ را به‌ آنان‌ گوشزد می‌ساخت‌.

سعدی در مدت چند سال اقامت در شیراز دو شاهکار عظیم از خود به یادگار گذاشت. وی در سال 655 بوستان را به نظم کشید و آن را به پاس مردم داری های اتابک مظفر الدین بوبکر بن سعدی زنگی به وی تقدیم داشت. او‌ یک‌ سال‌ بعد به نگارش گلستان توفیق یافت. در بهاران سال 656 یعنی در زمانی که شبیخون حمله هولاکو به بغداد می رسید در گوشه ای از خاک فارس بزرگترین نثر ادبی ایران زمین به رشته تحریر در می آمد. گلستان‌ که‌ آمیخته‌ای‌ از نثر و نظم‌ است به‌ سعد - پسر‌ ابوبکر بن‌ سعد زنگی‌- ‌ تقدیم‌ شد. عده ای را عقیده بر این است که سعدی حتی تخلص خود را به میمنت نام این شاهزاده عدالت جو انتخاب کرده است. از زمان مرگ المستعصم بالله - آخرین خلیفه بغداد- تا رهسپاری بوبکر زنگی و پسرش به مراغه برای تبریک این پیروزی به هولاکو چند ماه گذشت. بوبکر و پسرش سعد در بازگشت از این سفر، به فاصله 12 روز جان باختند. اگر چه سعدی هنوز در سوگیاد المستعصم اندوهگین بود و از این بابت از بوبکر و فرزندش کمی نا خرسند اما بعد از مرگ آن دو چند قصیده در سوگ آنها سرود که در کنار سوگنامه المستعصم از زیباترین مرثیه های فارسی به شمار می رود. سعدی در اوضاع نا آرام شیراز در زمان قدرت یافتن ترکان خاتون- همسر سعد- بار دیگر مولد خود را ترک نمود و اینگونه دومین سفر طولانی خود را آغاز کرد. بنا بر شواهد نه چندان مستند، سعدی در دومین سفر طولانی خود سر زمین های آذربایجان، طبرستان، هرات و بلخ ، هند و چین را مورد سیاحت قرار داد. اگرچه خود در نوشته ها و سروده های خویش از این بلاد و سرزمین ها نام برده است اما گروهی را نظر بر این است که بسیاری از سفرهای سعدی در زمره تخیلات داستان پردازانه وی قرار داشته و چندان مستند به نظر نمی رسد. به هرتقدیر و باز بنا به برخی از شواهد، سعدی در دومین سفر طولانی خود بارها به شیراز برگشته است خصوصا در زمان فرمانداری امیر انکیانو فرستاده آباقاخان در شیراز حضور داشته و در معارفه وی به ارشاد و راهنمایی او پرداخته است. آنچه مسلم است اینکه سعدی در چند سال پایان عمر خود به شیراز بازگشته و گوشه نشینی اختیار کرده است. در همین زمان به تکمیل اشعار و نوشته های خود پرداخته و بیش از پیش بر غنای آثار خویش افزوده است. در کلیات سعدی علاوه بر گلستان و بوستان نزدیک به هفتصد غزل عاشقانه و ده ها قصیده فارسی و عربی موجود است. علاوه بر این مجموعه پنج سخنرانی مکتوب شده وی تحت عنوان مجالس پنجگانه نیز در کلیات وی در کنار آثار متنوع و پراکنده دیگر دیده می شود.

سخن‌سرای‌ نامی‌ ایران سر انجام‌ در سال‌ 691 ه. ق‌ چشم از جهان فروبست و در زاویه‌ خود که‌ امروز آرامگاه‌ سعدی‌ یا سعدیه‌ خوانده‌ می‌شد دفن‌ گردید. شهرت‌ شیخ‌ اجل‌ سعدی‌ در دوره‌ زندگی‌ او مرزها را در نوردید و به‌ دورترین‌ مناطق‌ جهان رسید. مهارت‌ غیر قابل‌ توصیف‌ شیخ‌ در آمیختن‌ تجربه‌های‌ تلخ‌ و شیرین‌ و باز نمودن‌ زوایای‌ روح‌ ودل‌ آدمیان‌ با بهره‌گیری‌ از ظریف‌ترین‌ عواطف‌ عاشقانه‌ و توصیف‌ زیبایی‌های‌ طبیعت‌ و لحظه‌های‌ شوق‌ و هجران‌ چنان‌ شکوه‌ و جلالی‌ به‌کلام او بخشید که‌ حتی‌ در دوره‌ حیاتش‌ نیز آثارش‌ سرمشق‌ شاعران‌ و نویسندگان‌ قرار گرفت‌ و سخن‌سرایان‌ بعد از او بارها طبع‌ خود را در بوجود آوردن‌ آثاری‌ همچون‌ گلستان‌ و بوستان‌ آزمودند.

سعدی‌ در انواع‌ قالب‌های‌ شعری‌ همچون‌ قصیده‌ و رباعی‌ و غزل‌ طبع‌ آزمایی‌ نمود و در هر یک‌ از اقسام‌ شعری‌ شاهکارهای‌ بزرگی‌ پدید آورد. شهرت‌ عمده‌ وی‌ در سرایش‌ قصیده‌هایی‌ روشن‌ و روان‌ و ساده‌ و بی‌تکلف‌ است‌ که‌ در این‌ قصاید بیشتر به‌ نعت‌ خداوند و پند و اندرز و حکم‌ و مراثی‌ و مدایح‌ پرداخته‌ است‌. همانگونه‌ که‌ اشاره‌ شد حکیم‌ شیراز شاعری‌ درباری‌ نبود و اگرچه‌ با تعداد زیادی‌ از دربارها تماس‌ داشت‌ ولی‌ هیچ‌گاه‌ از اعتقاد خود به‌آزادی‌ اندیشه‌ و قلم‌ دست‌ نکشید و هماره در اعتلای فرهنگ انسانی کوشید. مدایح‌ او محدود می‌باشند و او روی‌ هم‌ رفته‌ مایل‌ بود قصاید خود را از مواعظ دلنشین‌ و سخنان‌ حکمت‌آموز خطاب‌ به‌ پادشاهان‌ پرسازد. سعدی‌ علاوه‌ بر اینکه‌ درجه‌ مداحی‌ قصیده‌ را کاهش‌ داد به‌ آرایش‌ غزل‌ پرداخت‌ و تحول‌ یکصد ساله‌ غزل‌ را تا پیش‌ از ظهور حافظ، به‌ اوج‌ خود رساند. وی‌ غزل‌ را که‌ بیشتر احساسات‌ شاعر را تعبیر می‌نماید ترجیح‌ داد و در غزلیات‌ پرشورش‌ خود را به‌ دست‌ احساسات‌ عشقی‌ سپرد که‌ به‌ راستی‌ تجربه‌ گردیده‌ است‌.

نثر شیرین‌ و روان‌ سعدی‌ که‌ دقیقا برابر با نظم‌ وشعر او بود از دیگر ویژگی‌های‌ منحصر به‌ فرد این‌ شاعر به‌ شمار می‌رود و وی‌ از این‌ طریق‌ بخصوص‌ نثر مسجع‌ و آهنگ‌دار حسن‌ انتخاب‌ و حسن‌ وزن‌ و تناسب‌ خود را وارد زبان‌ فارسی‌ نمود. هنر بزرگ‌ سعدی‌ در نثر مسجع‌ آن‌ بودکه‌ بدون‌ آنکه‌ از شیوه‌ پیشینیان‌ همچون‌ عطار نیشابوری و ابوالمعالی نصرالله منشی‌ در استفاده‌ از جملات‌ مصنوع‌ و پیچیده‌ استفاده‌ کند عباراتی‌ شیرین‌ و گوش نواز و دلفریب‌ و در عین‌ حال‌ ساده‌ و روان‌ به‌ کار برد که‌ شهرت‌ او را دو چندان‌ ساخت. از دیگر هنرهای‌ بزرگ‌ استاد سخن‌ ایران‌ بیان‌ حقایق‌ از طریق‌ تمثیل‌ با عباراتی‌ شیرین‌ و کوتاه‌ است‌ که‌ بدون‌ ورود به‌ استدلال‌ و طول‌ مقال‌ منظور نظر خود را بیان‌ داشته‌ است‌.

سعدی‌ علاوه‌ بر شعر فارسی‌ در ادبیات‌ عربی‌ نیز تسلط بی‌چون‌ و چرایی‌ داشت‌ و اقامت‌ و تحصیل‌ او در دیار عرب‌ و مطالعه‌ آثار برخی‌ از شاعران‌ و نویسندگان‌ عرب‌ موجب‌ شد که‌ اشعار پخته‌ و رسایی‌ نیز در زبان‌ عربی‌ بسراید که‌ بعدها مورد تحسین‌ شعرای‌ عرب‌ زبان‌ نیز قرار گرفت‌. شیخ‌ اجل‌ آثار بزرگی‌ از خود به‌ یادگار گذاشت‌ که‌ بخش‌ اعظم‌ این‌ آثار شامل‌ غزلیات‌، سخنان‌ موجز و گفته‌های‌ اخلاقی‌ موسوم‌ به‌ صاحبیه‌ و قطعات‌ -رباعیات‌ ومفردات‌- در مجموعه‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ کلیات‌ سعدی‌ جمع‌آوری‌ شده‌ است‌. بزرگ‌ترین‌ یادگار هنری‌ این‌ شاعر والامقام‌ دو کتاب‌ جاودانی‌ بوستان‌ و گلستان‌ است‌ که‌ تمامی‌ هنر خود را در این‌ کتابها جلوه‌گر ساخته‌ است‌.

گلستان‌ کتابی‌ کوچک‌ با نثر بسیار روان‌ و آمیخته‌ با شعر است‌ که‌ شاعر در یک‌ دیباچه‌ و هشت‌ باب‌ مجموعه‌ داستان‌هایی‌ را روایت‌ می‌کند که‌ در هر یک‌ از این‌ حکایت‌ها به‌ نوعی‌ چشم‌ خواننده‌ به‌ زشتی‌های‌ و زیبایی‌های‌ زندگی‌ اجتماعی‌ گشوده ‌می‌شود. هر یک‌ از داستان‌های‌ گلستان‌ سرشار از نکات‌ نغز اجتماعی‌ و اخلاقی‌ و ترتیبی‌ است‌.

بوستان‌ یا سعدی‌نامه‌ منظومه‌ای‌ در 4500 بیت‌ است‌ که‌ جدای‌ از حمد و ثنای‌ آغازین‌ به‌ ده‌ باب‌ تقسیم‌ شده‌ و اساس‌ و مبنای‌ آن‌ تعلیم‌ و تربیت‌ است‌. شاعر درباب‌های‌ ده گانه بوستان که‌ هر یک‌ به‌ مضامینی‌ همچون‌ عدل‌ و تدبیر، احسان‌، عشق‌ و شور مستی‌، تواضع‌، رضا، قناعت‌، تربیت‌،عافیت‌، توبه‌ و صواب‌ و مناجات‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌ عقاید گرانبهای‌ خود را که‌ حاصل‌ عمری‌ اندیشه‌ و مطالعه‌ آفاق ‌و انفس‌ و سیر و سفر و آمیزش‌ با اقسام‌ ملل‌ و نحل‌ و مشاهده‌ وقایع‌ تاریخی‌ است‌ در حکایات‌ و اشعاری‌ زیبا بیان‌ نموده‌ و مجموعه‌ای‌ از بهترین‌ دستورهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ و نمونه‌ شیوای‌ فارسی‌ ادبی‌ را بوجود آورده‌ است‌.حکیم‌ مجموعه‌ای‌ از شعر و نثر خویش‌ را نیز در قالب‌ هنری‌ و شوخی‌ و انتقاد به‌ تصویر کشیده‌ که‌ تحت‌ عنوان‌ غزلیات‌، مضحکات‌ و خبثیات‌ در کلیات‌ او جای‌ گرفته‌ است‌. ‌ای‌ از بهترین‌ دستورهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ و نمونه‌ شیوای‌ فارسی‌ ادبی‌ را بوجود آورده‌ است‌.حکیم‌ مجموعه‌ای‌ از شعر و نثر خویش‌ را نیز در قالب‌ هنری‌ و شوخی‌ و انتقاد به‌ تصویر کشیده‌ که‌ تحت‌ عنوان‌ غزلیات‌، مضحکات‌ و خبثیات‌ در کلیات‌ او جای‌ گرفته‌ است‌.

کلام سعدی به ویژگی سهل و ممتنع بودن ستوده شده است. یعنی کلامی که در عین سادگی بیان دیگران را از خلق چنان اثر ارزشمندی مانع است. پند و اندرز و نصیحت جایگاه ویژه ای در شعر و نثر سعدی دارد. خوی سعدی است نصیحت و در انواع اشعار و نوشته های خود فرصتی می جوید تا با طرح مباحث اخلاقی و تربیی به پند و اندرز بپردازد. حتی در قالب غزل نیز که فضایی احساسی و عاشقانه طلب می کند از اندرز و نصیحت ابایی ندارد.

خوی سعدی است نصیحت، چه کند گر نکند

مشـــک دارد نتواند کـه کنــــد پنهانش


دوست دارم که همه عمر نصیحت گویم

یا ملامت کنم و نشـــود الا مســـعود


من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم

تو خواه از سخنم پنــد گیر خواه ملال


سعدی شخیصتی منشوری و چند وجهی دارد و از این بابت در میات بسیاری از شاعران گذشته منحصر به فرد می نماید. جلوه هایی از شخصیت سعدی را فهرست وار بیان می داریم: سعدی ناصح نصیحتگو، سعدی سیاح جهانگرد، سعدی طناز طنز پرداز، سعدی عاشق، سعدی عارف، سعدی شاعر، سعدی حکایت گر داستان پرداز، سعدی وصاف طبیعت، سعدی آشنا به مباحث اخلاقی و تربیتی، سعدی آشنا به مسائل جامعه شناختی، سعدی روانکاو روان شناس، سعدی معلم، سعدی متعلم، سعدی خطیب و سخنران، سعدی واعظ، سعدی عابد، سعدی عالم، سعدی قانع، سعدی مداح و ستایشگر، سعدی خوش کلام خوش مشرب، سعی مردم دار، سعدی آشنا به زیبایی های زبان فارسی و عربی

سعدی شاعری مداح است اما بر خلاف بسیاری از شاعران قصیده پرداز قبل از خود هیچ گاه دامن بزرگ منشی خود را آلوده چاپلوسی ومداهنت نمی کند. در مقام یک پیر جهاندیده به نصیحت پادشاه هان عصر خود می پردازد و آنچه را اقتضای انسانیت است بجا می آورد. از ممدوحان خود به احترام یاد می کند و گاه پادشاهی جوان را چون پدری دلسوز راهنمایی می کند و خالصانه پند می دهد. البته گاهی نیز هشدار می دهد و آنها را از عواقب کارهایشان آگاه می سازد. قصایدی که شیخ اجل در بزرگداشت امیر انکیانو سروده است در این میان زبانزد است:

بســی صورت بگردیده سـت عــالم و زین صــورت بگـردد عـاقبت هـــم

حـرامـش بـاد ملک پـادشــاهـــی که پیشـش مـدح گوینــد از قفــا ذم

نه هـر کس حق تواند گفت گســـتاخ ســخن ملکی اسـت سعدی را مسـلم

دانایی و دانندگی سعدی و تجربیاتی که صادقانه در اختیار دیگران قرار می دهد باعث شده است تا دیگران او در مقام پیری خردمند و حکیم مورد مشاوره خود قرار داده و هرگز از نصایح تند و تلخ و گاه همراه با خشونت و پرخاش وی دل آزرده نشوند. اگرچه سعدی افصح المتکلمین نام دارد و هرگز آزردگی خواننده را خواهان نیست. توصیف‌ شخصیت‌ واقعی‌ حکیم‌ سعدی‌ در قالب‌ مقاله‌ای‌ کوتاه‌ کاری‌ دشوار است‌ و تنها می‌توان‌ گفت‌ او یکی‌ از بلند پایه‌ترین‌ بزرگان‌ ادب‌ ایران‌ و جهان‌ است‌ که‌ مشوق‌ بزرگ‌ اخوت‌ و برادری‌ در بین‌ انسان‌ها بوده‌ و بزرگوارانه‌ درصدد اجرای‌ این‌ آرمان‌ بزرگ‌ در بین‌ ملت‌ها گام‌ برداشته‌ است‌
گزارش تخلف
بعدی